علم و زندگی

از شیر مرغ تا جون آدمیزاد

علم و زندگی

از شیر مرغ تا جون آدمیزاد

◄ اینا رو ببین تا باورت بشه از خیلی ها خوشبخت تری

 
 

اگر فکر می کنید دوستان زیادی ندارید ...
 
  
 
اگر فکر می کنید درس خواندن سخت است ...  

  
 
اگر احساس کردید که دیگر باید تسلیم شوید ...  
  
  
 
 اگر فکر می کنید کارتان سخت است ... 
  
  
 
 اگر از سیستم حمل و نقل می نالید    
 
 اگر  
 
فکر می کنید جامعه با شما رفتاری نا عادلانه دارد ...  

 

بهت میگن تا حالا شده  کارای سخت انجام بدی !

جواب میدی: درس خوندم مهندس شدم شاید هم بگی دکترا دارم عضو هیئت علمی هستم ،

 اگه قرار بود منم مثل کارگر ها کار کنم چه فرقی بین تحصیل کردن و نکردن بود !

آره راست میگی چقدر شبها بیدار بودی درس خوندی تا بشی مهندس دکتر و ....

اما این دفعه نمیگم از یک کارگر 30 -35 ساله الگو بگیر! نه این دفعه فرق داره!

نشستی پشت میز بهت میگن یه صفحه اضافه کار کن همچین قیافه میگیری که انگار گفتن آپولو هوا کن!

 از سر کار هم که میرسی خونه هزار مدل اخم میکنی و قیافه میگیری که مادرت زنت یا شوهرت فکر کنن چه کردی امروز!!!!

آقای دکتر عزیز! جناب مهندس! جامعه شناس بزرگ! روان شناس مهربون!

این دفعه آدمایی رو بهت نشون میدم که تنها فرقشون با شما  اینه یک گوشه تو بد بختی متولد شدن!

مطمئن باش اینایی که دارن کار میکنن اگه امکانات تورو داشتن بهتر از تو پیشرفت میکردن!

کارمند عزیزی که از سر صبح به بعد از ظهر فکر میکنی! آره با خودت شما هستم!

اینارو نگفتم جو بگیرتمون از فردا بخوایم بهترین باشیم !

فقط گفتم تا دفعه بعدی که یدونه از این فرشته های کوچیک رو دیدین ، فکر نکنین انگل جامعه هستند!

فکر نکنین شما مالیات میدین اینا زندگی میکنن! فکر نکنین همه بد بختی شما فقیر بودن ایناس!

دستتو نکنی تو جیبت دنبال پول خورد بگردی تا ردشون کنی! 

فکر نکنی اگه سلامشون رو با محبت جواب بدی جونت در میره!

اون عینکت دودی  رو از چشمت بردار شاید رنگ زندگی رو توی چشماشون دیدی !

 شیشه ماشینت رو که تا ته کشیدی بالا بده پائین حالشو بپرس جواب سلامشو بده!

میدونم داری تو دلت میگی این علی هم دلش خوشه اما باشه من باید میگفتم

روز خوش خدا نگهدار

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد